آب یخ دولت روی سر متقاضیان استخدام
یکی ازمشکلاتی که قشر جوان و خانواده های ما را به سختی دچار دغدغه عذاب
آوری کرده است مسئله بیکاری و نبود اشتغال در جامعه کنونی است که متاسفانه
بالاترین رقم بیکاری را در کرمانشاه چند سال است تجربه کرده و وبال گردنش
شده است، اما مشکل اساسی و قابل بحث اینست که متأسفانه جوانان ما برای
اشتغال فقط پشت میزنشینی در سازمانهای دولتی را شغل می دانند که متاسفانه
این مورد هم در سال های اخیر به بن بست غیرقابل نفوذی رسیده یا به عبارت
ساده تر استخدام در مراکز دولتی بنا به گفته دولتمردان تقریبا به صفر
رسیده، مگر در مواردی که استخدام شونده از نفوذ قدرتمندی در یک سازمان
اداری خاص برخوردار باشند.
اما در دو سه سال اخیر در همین راستا، یعنی استخدام در سازمانهای اداری،
بدون توجه به اینکه دولت از نظر مالی ظرفیت استخدامی دارد یا ندارد چند بار
آزمون سراسری به اصطلاح ادواری برای استخدام را برگزار کرد.
اما هرگز پذیرفته شدگان چند امتحان برگزار شده هرگز اعلام نگردید چرا که
بحث استخدام برای دولت در هیچ شرایطی مقدور نبود، که ظاهرا نشانه های این
مسئله یعنی مجوزی برای استخدام در سازمانهای دولتی به گونه ای مشهود و شفاف
است چرا که در سازمانهای اداری، زمانی که کارمندی بازنشسته
می شود، مسوولیت تحت مدیریت فردبازنشسته به یکی از همکاران شاغل بدون حق و
حقوق اضافی واگذار می گردد و این مسئله در دو سه سال اخیر به صورت کاملا
عادی در آمده که هر کارمند به دلیل اشاره شده مسوولیت چند شغلی را بر عهده
می گیرد.
اما به نکته قابل توجهی هم باید اشاره کرد که هرازگاهی به آن به عنوان
انتقاد از دولت پرداخته شده و آن مسئله مدیران در رده های بالا چند شغلی
بودن است که به دلیل مسوولیت سنگین، حتی در اداره یکی از مدیریت هایشان هم
موفق نیستند و تا بحال هم، دولت برای غربال و تفکیک چند شغلی ها هیچ اقدامی
انجام نداده که به نظر می رسد
ملاحظه کاریها یا مصلحت اندیشی بوده است.
آنها که اهل نشستن پای اخبار شبکه سراسری و دیگر شبکه های رادیو و تلویزیون
خودمان هستند، حتی مصاحبه دکتر جهانگیری معاون اول ریاست جمهوری را شنیده
اند که صراحتا اعلام کرد:
دولت آنچنان چاق و فربه شده است که دیگر توان پرداخت حقوق کارکنان خود را ندارد.
آب پاکی که معاون رئیس جمهور بر سر جوانان منتظر استخدام در سازمانهای
دولتی ریخت، نشان از واقعیتی که شاید پذیرفتن و باور کردن آن مشکل و حتی
غیرقابل قبول باشد، چرا که وقتی دولت با نیروهای اجرایی موجود در سازمانهای
اداری
نمی تواند حقوق و مزایایشان را تأمین کند چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم دولت دست به استخدام نیروهای جدیدی بزند.
اما از سوی دیگر در یکی دو هفته پیش، دولت بخش جدیدی را در سازمان مدیریت و
برنامه ریزی به نام «سازمان امور استخدامی و اداری» دایر کرد، که به نظر
می رسد شاید این سازمان جدید، ربطی به استخدام در سازمانهای دولتی و
نهادهای اجرایی نداشته باشد؟
اما از این مسایل که بگذریم در بحث ایجاد اشتغال یک مشکل اساسی سر راه
جوانان ما وجود دارد که به دلیل انتظار جویندگان کار برای استخدام در مشاغل
دولتی حاضر نیستند وارد بازار کار غیردولتی بشوند، که البته دلیل مستند و
مستحکم آن اینست که جوانان جویای کار، تخصص اجرایی برای ورود به کارهای
صنعتی و حرفه ای که در بازار وجود دارد و فعال است ندارند و این قضیه گلایه
همیشگی مسوولان اجرایی و بازار کار بوده است اما بدنبال این گلایه ها،
همان مسوولان گلایه گذار، آمار دقیق و درستی مبنی بر آنکه بازار کار چه می
خواهد و به کدام تخصص های حرفه ای و صنعتی بیشتر نیاز دارد تهیه نکردند.
از سوی دیگر جویندگان کار تمایل چندانی به یادگیری و کسب مهارتهای لازم در
بازار از خودشان نمی دهند و برای آنکه وسیله و مدرکی جهت استخدام در
سازمانهای دولتی را داشته باشند، وارد دانشگاه می شوند که به این ترتیب و
با
اعلام های لفظی دولتمردان که دولت هیچگونه محل و موقعیتی برای استخدام ندارد، این هشدار هنوز مورد قبول و باور جوانان ما نشده است.
به قول وزیر علوم و آموزش عالی جوانان، برای این منظور وارد دانشگاه می
شوند که فقط دارای مدرک دانشگاهی باشند نه آموزش برای دستیابی به مهارت و
تخصص که موجب جذب آنها در بازار کار بشود.
حالا که دولت آب پاکی روی سر جویندگان کار بدون تخصص و تجربه فنی ریخته است
ناچار در سیستم اشتغال به راهکار دیگری توسل جسته است تا جویندگان کار را
به مسیری سوق بدهد که بتوانند نیازهای بازار کار را برآورده سازند و روش
کار بدینگونه است که با مذاکره و توافقی که بین وزارت علوم و آموزش عالی و
وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی صورت گرفته قرار بر اینست که وزارت کار و
عوامل اجرایی آن در استانها نیازهای بازار کار را بررسی و به وزارت علوم و
آموزش عالی اعلام دارند تا وزارت علوم بتواند رشته های تحصیلی در دانشگاهها
را که هیچ بازخوردی برای ورود به بازار کار ندارد حذف کرده و به برقراری
رشته های مرتبط با نیازهای بازار کار که بیشتر در امور فنی و اجرایی و
تخصصی است اقدام نماید که اگر این طرح اجرایی بشود موقعیت آموزش کنونی
دانشگاهها به نیازهای بازار کار و ایجاد اشتغال برای جوانان نزدیکتر خواهد
شد چرا که به گفته وزیر علوم با توجه به آمارهای تهیه شده، متاسفانه بسیاری
از رشته های تحصیلی کنونی دانشگاه فقط با هدف درآمد زایی برای دانشگاهها
است و کوچکترین تاثیری در پی اشتغال جوانان ندارد.
البته فراموش نکنیم که از سالها قبل وزارت آموزش و پرورش برای سوق دادن
جوانان اعم از دختر و پسر به رشته های فنی و خدمات حرفه ای علاوه بر
دبیرستانهای عادی که رشته های مختلف پیشین را پوشش می داد هنرستانهای فنی و
حرفه ای را تأسیس نمود تا تحولی در نحوه آموزش و آموخته های دانش آموزان
ایجاد کند اما متاسفانه هنرستانهای فنی و حرفه ای نیز چندان مورد استقبال
قرار نگرفت.
چرا که با توجه به بینش های پیشین مردم نسبت به این مسئله که معمولا دانش
آموزانی که از معدل درسی چندان جالبی برخودار نبوده و در ادامه تحصیل رشته
های دیگر ممکن است دچار مشکل شوند ولی می خواستند حداقل مدرک تحصیلی یعنی
دیپلم را در دست داشته باشند به ادامه تحصیل در بخشهای هنرستانهای فنی و
آموزش حرفه و فن سوق داده شدند.
اما باز هم در این مقطع به دلایل زیادی که در سیستم و زیر ساختارهای آموزشی
و امکانات این مراکز وجود داشت، امکانات آموزشی و تحصیلی بدانگونه که
مطلوب نظر بود جواب نداد و به همین دلیل است که در حال حاضر، تعداد
آموزشگاههای فنی و حرفه ای و هنرستانی به نسبت بقیه مراکز آموزشی بسیار
ناچیز می باشد.
اما اینکه چرا استقبال نمی شود، مسئله ای است که بارها به آن پرداخته شده،
وگرنه داشتن مدرک تحصیلی از هنرستانها در بعضی رشته ها که اکنون هم بازار
کار آن وجود دارد می تواند مورد استقبال قرار گیرد. اما نابسامان بودن
امکانات آموزشی فنی و حرفه ای که نوعی آموزش عملی است، اگر به درستی و بر
اسای نیازهای بازار انجام شود. بازار کار را خواهد داشت که به عنوان مثال
در یکی از
نوشته ها به نمونه ای از آن اشاره شد که در رشته مکانیک خودرو و برق
اتومبیل در یکی دو هنرستان محدود در کرمانشاه لوازم و مدل های آموزشی مربوط
به نیم قرن پیش است که امروزه کاربرد ندارد.
مثلا موتور ژیان که آثار پوسیده اش هم زیر خاک مدفون شده اگر فرض کنیم
هنرآموز مکانیک خودرو به اعتبار اینکه ممکن است در آینده وارد بازارکار
شود، اطلاعاتی را که امروزه با خودروهای جدید مورد نیازش هست نیاموخته و نه
می تواند در تعمیرگاههای بزرگ خودرویی شرکت مشغول کار شود و نه بصورت
مستقل خود کارگاهی راه اندازی کرده و برای خودش و چند نفر دیگر ایجاد
اشتغال نماید.
بنابراین اگر قرار باشد با حذف بعضی رشته های تحصیلی دانشگاهی، دانشجویان
را با آموزش و دریافت مدرک تخصصی مورد نیاز بازار سوق بدهند، باید:
۱-ابتدا زیر ساختهای فنی و حرفه ای از نظر ملزومات و ابزارهای آموزشی فراهم
گردد و نوع آموزش به روز و با توجه به نیازهای بازار باشد وگرنه حذف بعضی
از رشته های تحصیلی بدون بازار کار درمان درد بیکاری و ایجاد اشتغال نیست.
۲- بهره گیری از اطلاعات فنی اساتید برجسته و تخصصی در آموزشهای فنی برای
آموزش عملی ضرورتی است که باید در این طرح مورد استفاده قرار گیرد وگرنه
آموزش تئوری در امور فنی با تجربیات که در این چند ساله به دست آمده نشان
داد تأثیری در تحول بازار کار نداشته و فقط گذراندن و اتلاف وقت و گذراندن
دوران تحصیلی جوانان به بیهوده گرایی است.
۳- برای تقویت آموزش فنی و حرفه ای در آموزش دوران متوسطه، بمنظور آشنایی
بیشتر و ملموس دانش آموزان، کارآموزی جدی در مراکزی که با رشته آموزشی
مرتبط است برقرار گردد
بهرحال اکنون که قرار است طرح پیشنهادی وزیر علوم و آموزش عالی با همکاری و
مطالعه بازار وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی صورت بگیرد انتظار
می رود برای رسیدن به هدف اصلی برنامه های موردنظر شتابزده و برای از سر باز کردن نباشد.